اسطوره سازان تمدن ایرانی

مرکز رسانه ای اسطوره سازان تمدن ایرانی براساس دغدغه ی قهرمان، الگو و اسطوره سازی و پاسخ به کمبود منابع تصویری از قهرمانان، الگوها و اسطوره های دینی و بومی مورد نیاز نسل جوان و جامعه امروزی، با رویکرد تولید آثار تلویزیونی و سینمایی در ساختارهای داستانی، مستند، آموزشی، انیمیشن و سریال های تلویزیونی فعال شده است
همچنین در حوزه توزیع و پخش آثار سینمایی و سینما مارکتینگ فعال است

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
پیوندها

۱۶۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

خلاصه داستان: هیوا اکبری پس از گذشت پانزده سال از مفقود شدن همسرش حمید در بحبوحه جنگ، تصمیم می گیرد تا از مناطق جنگی و خانه ای که در آن با همسرش زندگی می کرده، بازدید کند. امیر کرمی، که اکنون سفیر ایران در سنگال است و زمانی جزو همراهان حمید در جنگ بوده می خواهد با هیوا ازدواج کند، ولی هیوا به رغم نشانه هایی از شهادت حمید همچنان در پی شوهرش است. او در خانه قدیمی اش به تعدادی نامه متعلق به پانزده سال پیش دسترسی پیدا می کند که خاطرات سال های گذشته او را با حمید زنده می کند. رحیم صابری، مسئول کمیته تفحص و مفقودین، هیوا را مطمئن می سازد که شوهرش شهید شده است ولی به خواهش هیوا همراه با او و نیز کرمی در منطقه جنگی خود را به تونلی می رساند که سال ها پیش حمید در آنجا به شهادت رسیده بود.

محصول: 1377

ژانر: جنگی، دفاع مقدس
کارگردان: رسول ملاقلی پور

بازیگران: جمشید هاشم پور، گلچهره سجادیه، آتیلا پسیانی، فرهاد قائمیان، آناهیتا نعمتی، اتابک نادری، علی فرهادی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۶ ، ۰۹:۰۳

او نیز مانند صدها زن و مرد و پیر و جوان، دسته گلی در دست داشت و منتظر مسافری غریب بود. نیم ساعتی انتظار کشید. تک تک مسافران که پیاده می شدند یک حلقه گل به گردنشان آویخته میشد و به روی شانه های مردم از ایستگاه دور می شدند.

زن جوان اما، ... انتظارش به ثمر نرسید. یعنی وقتی همه اسرای آزاد شده همراه خانواده شان رفتند، او باز هم مثل همه ی ۵ سال گذشته تنها و ناامید به سوی خانه راه افتاد تا دوباره منتظر بماند...

ـ رعنا...

ابتدا فکر کرد دچار توهم شده. اما نه، واقعا کسی او را صدا میزد. وقتی رو برگرداند مردش را دید که پشت سرش قرار داشت. زن از فرط هیجان نمی توانست حرف بزند. مرد اما گفت:" گفتم بهتره در تنهایی منو ببینی که اگر پشیمان شدی، جلوی مردم خجالت نکشی." مرد آزاده این ها را در حالی که روی ویلچر نشسته بود و دو پایش را سالها قبل از اسارت، در میدان مین جا گذاشته بود گفت.

زن اما... مرد را که دید و حرفش را شنید، اشکهایش را پاک کرد و صدایش را انداخت ته گلو و رو به مردمی که جلوتر از او ایستگاه را ترک کرده بودند فریاد زد:" آهای مردم، بایستید...قهرمان من هم آمده!"...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۶ ، ۱۳:۵۱

به گزارش سوره سینما، مستند دو قسمتی «آنها ۸ نفر بودند» به کارگردانی پویان افشین نژاد در روزهای ٣ و ۴ مهر ماه ٩۶ ساعت ١١ صبح از شبکه ٢ سیما روی آنتن می رود.

این مستند به خدمات و فعالیت های سرلشگر امیربهرام هوشیار یکی از فرماندهان و طراحان برجسته نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در جنگ ایران و عراق می پردازد و در دو قسمت ۳۰ دقیقه ای به سرانجام می رسد.

در برخی بخش های این اثر از لوکیشن های واقعی چون پست فرماندهی استفاده شده اما اساس کار بر مصاحبه و استفاده از تصاویر آرشیوی مرتبط است.

نوع روایت مستند دو قسمتی «آنها ۸ نفر بودند» از ورود سرلشگر امیربهرام هوشیار به نیروی هوایی مربوط به اواخر دهه ۳۰ تا اوایل دهه ۵۰ آغاز می شود و در بخش دوم از دهه ۵۰ با ورود هواپیمای فانتوم به ایران  ادامه پیدا کرده و تا وقوع انقلاب و در آخر هم تا وفات ایشان ادامه دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۶ ، ۱۰:۳۷

فیلم سینمایی کودک و فرشته , فیلمی به نویسندگی محمدرضا گوهری و کارگردانی مسعود نقاش زاده در ژانر جنگی می باشد ، که در سال ۱۳۸۷ توسط بنیاد سینمایی فارابی تهیه و تولید شده است.

در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹، فرشته و خانواده‌اش آماده می‌شوند تا در جشن عروسی یکی از اقوام نزدیک شرکت کنند. اما غرش صدای هواپیماهای جنگنده‌ای که از مرز عبور کرده‌اند موجب می‌شود که پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانواده‌اش را از مهلکه بدر ببرد. فرشته برای آوردن مادر بزرگ از خانه خارج می‌شود؛ اما دیگر هیچگاه خانواده اش را نمی‌بیند؛ ولی مدتی بعد با شنیدن خبر زنده بودن برادرش، جستجویی طولانی را برای یافتن او آغاز می‌کند. فرشته در شهری که حالا توسط دشمن اشغال شده، درگیر ماجراهای بسیاری می‌شود. سراجام دخترک جان پسربچه‌ای هم سن برادرش را از مهلکه نجات م یدهد و با جسد برادرش را که شهید شده مواجه می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۶ ، ۰۸:۳۹

خلاصه داستان: 

فیلم، قصه برادری است که در شرایط بسیار سخت و پیچیده ای مجبور می شود، خواهر کوچک و علیلش را در زیر خاک پنهان کند تا بتواند شبانه آنرا از میان عراقی ها که خانه را محاصره کرده اند فراری دهد که این ماجرا سه شب ادامه دارد و اتفاقات زیادی در حاشیه آن رخ می دهد و در واقع داستان روایت گر سه روزآخر سقوط خرمشهر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۱۲

پس از بررسی اسطوره های دروغین فیلم ۳۰۰ خیال انگیز ترین فیلم دنیا اینک تجاوز ارتش تراژان امپراطورى روم به ایران را بررسی می کنیم. 

۹ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۱۴:۳۱

در هیچ جای دنیا نمی‌توان نمونه‌ای از هماهنگی سیاست و فرهنگ برای ریل‌گذاری برای اهدافی مشخص، جز آمریکا پیدا کرد. نظام هماهنگ جبهه‌های فرهنگی در آمریکا برای تصاحب افکار عمومی با سیاست‌های جهان‌خواری آمریکا چنان است که هنرمندان این کشور هر کدام تفنگدارانی متخاصم و تحت فرمان سیاستمداران خود هستند.

این مسئله چنان روشن است که بخش مهمی از هالیوود عملا پیشقراولان پنتاگون هستند. هالیوود در اغلب فیلم‌هایش چهره‌ای قدسی از رییس‌جمهور خود ساخته و می‌سازد و با تصویر کردن ارتشی پولادین، به مردم آمریکا می‌گوید ایالات متحده آمریکا یعنی «رییس‌جمهور» و در عین حال به مردم دنیا می‌گوید دنیا یعنی «ایالات متحده امریکا».

نوع تصویرسازی از ارتش در سینمای آمریکا با همه دروغین بودنش و در حقیقت مزدور بودنش، دروغ نمی‌گوید. چنان‌که در فیلم «غلاف تمام‌فلزی» می‌بینیم تفنگدار دریایی بدون اجازه مافوقش حق مردن ندارد. آنها از آدم بودن یگ گام بیشتر برداشته‌اند؛ چرا که لیاقت پیدا کرده‌اند تفنگدار دریایی باشند.

در این فیلم سرباز بی‌لیاقتی مثل «پایل» سرنوشتی جز این ندارد که خودکشی کند. در مقابل «ژوکر» حتی مریم مقدس و مسیح را قبول ندارد، او فقط می‌خواهد سرباز باشد و کتک خوردنش توسط گروهبان نمی‌تواند در نوع تفکرش تغییری دهد. او آمده تا آدم بکشد و همین امر برای او در ارتش آمریکا یک فضیلت محسوب و باعث پیشرفت‌اش می‌شود.

جالب اینکه همین سرباز است که شاهد خودکشی فجیعانه سرباز «پایل» است. در این فیلم دختر 13 ساله ویتنامی را می‌بینیم که با یک اسلحه به جنگ ارتش آمریکا رفته و حاضر به تسلیم نیست، با این حال بییننده حس نمی‌کند که قهرمان دخترک ویتنامی است. بلکه او ارتش آمریکا را محق می‌داند و دوست دارد که دختر ویتنامی کشته شود؛ چرا که این دختر با همان اسلحه‌اش تعدادی از قهرمانان فیلم را کشته است.

هرچند در آثار هنری تولید شده در آمریکا می‌بینیم که حتی رییس‌جمهور به راحتی نقد می‌شود؛ اما در عمل چنین نیست؛ بلکه بسیاری از هنرمندانی که به حمله آمریکا به ویتنام معترض بودند، محاکمه و از آمریکا اخراج شدند.

در فیلم «نجات سرباز رایان» روحیه سلحشوری، آرمان‌خواهی و هراس نداشتن از مرگ را شاهد هستیم. مفاهیمی که هیچ قرابتی با سیاست‌های حاکم بر ارتش امریکا را ندارد. پنتاگون نه نتها در تبلیغ ارتش، بلکه در ایجاد رعب و  وحشت با رونمایی از توان  تسلیحاتی خود نیز از سینما کمک می‌گیرد.

به تعبیر دیگر این پنتاگون است که سناریوی برتری‌جویی آمریکا را می‌نویسد. واشنگتن طی جنگ جهانی اول، کمیته اطلاعات عمومی را با هدف تدوین فرمول و دستورالعمل برای تمام رسانه‌ها جهت ترویج رویکردهای خود تأسیس کرد.  دولت آمریکا از طریق به تصویر کشیدن دیدگاهی مثبت درباره ارتش این کشور از طریق فیلم‌های هالیوودی، در تلاش است تا نوجوانان را به  عنوان سربازان آینده ارتش جذب کند.

پنتاگون دو خواسته از فیلم‌سازان دارد؛ دائماً به کارگردان‌ها و فیلم‌سازها تذکر داده می‌شود که استفاده بیش از حد از حرف‌های رکیک، استعمال مواد مخدر و الکل، روابط جنسی، نژادپرستی و تعصب در میان نیروهای ارتش باید کمتر به تصویر کشیده و به جای آن‌ها ویژگی‌‌های مثبت نشان داده شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۴۸

سه کتاب تازه بر مبنای زندگی خلبانان و شهدای هوانیروز ارتش توسط انتشارات سوره سبز منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات موسسه فرهنگی سوره سبز با همکاری گروه معارف و فرهنگ هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران سه عنوان کتاب تازه با موضوع زندگی‌نامه‌ فعالان ارتش در هشت سال دفاع مقدس را با عنوان «
آسمانی‌تر از عشق»، «چند روایت درخشان از یک مرد» و «سه فرشته سفیدپوش» منتشر کرد.

کتاب «آسمانی‌تر از عشق» بر اساس زندگی شهید سرلشکر خلبان سیدنصرالله آسیایی، فرمانده پایگاه هوانیروز مسجد سلیمان و توسط محمد عبدی تالیف شده است. این کتاب داستان بلندی است که بر اساس سفر دختری جوانی که فرزند شهید به شمار می‌رود به مناطق علمیاتی غرب کشور صورت می‌گیرد و در این سفر او ارجاعاتی به زندگی این شهید ارائه می‌کند.

کتاب «چند روایت درخشان از یک مرد» نیز بر اساس زندگی سرلشکر شهید خلبان محسن درخشان و توسط مهرداد رضایی‌فر تالیف شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۶ ، ۱۶:۰۰

نگاهی به هالیوود و دفاع مقدس، با بررسی تطبیقی فیلم های سقوط شاهین سیاه (ریدلی اسکات) و غلاف تمام فلزی (استنلی کوبریک)

پوستر فیلم غلاف تمام فلزی ساخته استنلی کوبریک

کشور آمریکا از جمله کشورهایی است که تاریخ خود را با جنگ و خونریزی آغاز کرده است. قاره آمریکا که بومیان سرخپوست فراوانی را داشت در آشنایی اروپاییان در قرن شانزده میلادی با این قاره، که اسم جهل خودشان را نسبت به دیگر مکان ها و ساکنان غیر خودشان را کشف می گذارند، آشنا شدند. بعد از نسل کشی که در قاره آمریکا صورت گرفت و اکثریت بومیان، فرهنگ و تمدن آن قاره از بین رفت، شهروندان درجه دو و سه اروپایی به ویژه از نژاد آنگلوساکسونها و مذهب پورتستانیزم و پیوریتن ها وارد قاره آمریکا شدند. مردم آمریکا در تاریخ خود جنگ های فراوانی را تجربه کرده اند. از جنگ که برای استقلال خود به ویژه با  بریتانیا داشتند. تا جنگ های داخلی که در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی بین ایالت های شمالی و جنوبی داشتند که از خونین ترین جنگ های آمریکا به شمار می رود و بیشترین کشته های آمریکا هم در جنگ داخلی اتفاق افتاده است.

آمریکا در جنگ با دیگر کشورها، پیشتاز بوده و هست. جنگ با مکزیک که نتیجه آن کشتار مکزیک ها و اضافه شدن ایالت مکزیکو سیتی به آمریکا می باشد. ورود به جنگ های جهانی اول و دوم با توجه به اینکه به هیچ عنوان به مرزهای آمریکا تجاوزی صورت نگرفته بود، بلکه اکثراً محقیقن بر این اعتقادند که انگیزه ورود به جنگ جهانی بحران بزرگ اقتصادی معروفی است که آمریکا دست به گریبان آن بود، و از جنگ بهترین استفاده را کند، درست چیزی شبیه به همین وضعیتی که امروز آمریکا دچار آن است که بحران اقتصادی که از مدتها پیش آن  را پیش پینی می کرده است با جنگ عراق و افغانستان در پی کاهش و مهار بحران بوده اند. با این پیش فرض که هر عملی منفعت اش باید بیش از ضررهایش باشد و اگر آمریکا لشکر کشی می کند به دنبال پرداخت هزینه نیست، بلکه باید سودی را به همراه داشته باشد.

با توجه به این که کشورهای پر قدرت آن روزها دوران جنگ جهانی بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی آسیب های فراوانی از جنگ دیده بودند و کشور آمریکا کمترین هزینه را در جنگ های جهانی پرداخته بود چرا که به کشور آسیبی نرسید و بیشترین سود را نیز کرده بوده اند، کشور خود را به عنوان قطب قدرت جهانی مطرح کنند. جنگ مکزیک، جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام، جنگ خلیج فارس، جنگ افغانستان، جنگ عراق و عملیات های جنگی که در کشورهای مختلف از قبیل کره، کوبا، ایران، بوسنی، لبنان، سومالی و... نیز بخشی از کارنامه نظامی آمریکا می باشدکه اهدافی جز افزایش مداخلات اقتصادی، سیاسی نداشته است. لذا برای چنین کشوری که دائماً ارتش خود در کشوری درگیر عملیات های نظامی و جنگی می بیند، سینما جنگ یکی از مهم ترین موضوعاتی است که باید بدان پرداخت شود.

پشتیبانی هالیوود از جنگ های آمریکا

 هالیوود به عنوان مهم ترین سازمانی که وظیفه کنترل اذهان عمومی مردم را منطبق با سیاستهای قدرمتندان آمریکا داشته است در این امر پیشقدم بوده است و بهترین کمک را پیشبرد اهداف نظامی آمریکا داشته است به گونه ای که حتی بازیگران و کارگردانان مشهوری مانند کلارک گیبل، جیمز استوارت، ویلیام وایلر و فرانک کاپرا به جبهه فرستاد و یا برای انجام خدمت سربازی فرا خوانده شده بودند را مجبور کردندکه در جنگ جهانی شرکت کنند. ارتش آمریکا نیز بطور رسمی از مدیران هالیوودی مثل آدولف زوکر تقدیر و تشکر کرد و به آنها مدال شجاعت نیز اعطا کرده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۰۸:۴۶

 

وقتی کارگردانی مثل نولان از یک شکست بزرگ، یک پیروزی عظیم قلابی سینمایی می‌سازد و منتقدان فرنگی در ستایش از فیلم نوشتند، آیا باید متر و معیار منتقد وطنی همان اسلوب و الگوی هیجان زده منتقد فرنگی باشد؟

فیلم «دانکرک»، درباره ماجرای تخلیه ساحل دانکرک در روزهای آخر تابستان 1940 در داخل و اطراف این شهر فرانسوی، حین جنگ جهانی دوم است. با تمام هیاهو و پروپاگاند رسانه‌های فرنگی، تجربه دیدن نخستین فیلم تاریخی «کریستوفر نولان» بر خلاف آثار متوسط پیشین این فیلمساز، زجرآور و خسته کننده است.

«نولان» از یک رویداد بزرگ تاریخی، تماشاگر را به سوی نزاع محلی هدایت می‌کند، از یک رویایی نظامی بزرگ، تماشاگر را به یک ساحل گردی‌ رهنمون می‌کند تا نشان دهد که نیروهای انگلیسی و فرانسوی در این شهر ساحلی (دانکرک) در محاصره‌اند، اما جغرافیای محاصره در فیلم نمایش دقیقی ندارد چون اگر قاعده‌مند فیلم بسازد مجبور است پس از نمایش دقیق جغرافیا، تاریخ نگاری  کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۰۵

 

خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی از افسران نظامی عراقی پناهنده شده به ایران در قالب کتابی منتشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر؛ نشر آرما کتاب «سنگ‌ریزه‌هایی که شمارش نشدند» شامل خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی از افسران نظامی ارتش بعث که در ایام دفاع مقدس به ایران پناهنده شد را به کووش فاطیما فاطری منتشر کرد.

به روایت نویسنده کتاب «قیس صبیح الزیدی»  از قربانیان عراقی جنگ هشت ساله عراق و ایران است. کسی که نخواست و نتوانست رودرروی مردمی بایستاد که پدرش به آنها ایمان داشت، دوستشان داشت و به تازگی نیز رهبری با نام خمینی داشتند. 

وی در این زمینه در مقدمه کتاب خود می‌نویسد: وقتی ارتش عراق می‌خواست دو برادر قیس را که در آن زمان دانشجو و دانش‌آموز بودند به اجبار به میدان جنگ بفرستد، پدر سفارش کرد به ایران فرار کنند. او فراق پسرهایش را که بعدا قیس هم به آنها پیوست، ترجیح داد . پدر از کودکی به پسرانش گفته بود باید در مقابل زور ایستاد و تسلیم نشد. حالا ظلم سر بلند کرده بود و پسرها باید درس پس می‌دادند. برادرها به ایران پناهنده شدند و هر کدام بهایی پرداختند؛ اما قیس بهایی سنگین‌تر پرداخت. اگر پای حرف دلش بنشینی می‌گوید: از اینکه پناهنده شدم پشیمان نیستم چون به حق بودم از حق حمایت کردم و تا آخر هم حامی حق خواهم بود.

کتاب با خاطرات حضور و استخدام الزیدی در گروه چترباز ارتش عراق شروع و در ادامه به ماجرای جضور وی در جنگ با ایران می پردازد و پس از آن جنگ کویت ادامه پیدا کرده و در ادامه روایت فرار وی از عراق به ایران را روایت می‌کند. پس از آن کتاب شرحی از زندگی و فعالیت این عراقی در دوران زندگی در ایران و پس از آن بازگشتش به عراق را روایت می‌کند.

فاطیما فاطری در مقام نویسنده این کتاب پیش از این آثاری چون من یک مقتولم، مای ما را منتشر و دو اثر داستانی او کمی بهتر از یک قاتل بود و شیطان روی صندلی داغ را نیز در دست انتشار دارد.

نشر آرما کتاب«سنگ ریزه‌هایی که شمارش نشدند» را در ۱۹۸ صفحه با قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر کرده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۲۲

«دونکرک»: کریستوفر نولان چه‌طور محرمانه عمل کرد
پروژه‌های انگشت‌شماری در تاریخ سینما پیدا می‌شوند که به اندازه‌ی دونکرکِ کریستوفر  نولان خیلی محرمانه و با تدابیر خاص جلوی دوربین رفته باشند. در حالی که فیلم‌سازان، اغلب کارهای قابل توجهی برای حفاظت از فیلم‌نامه‌ها و جلوگیری از افشای آن‌ها برای عموم می‌کنند، نولان به‌قدری مراقب فیلم‌نامه‌ی اثر جدیدش بود که تعداد کمی از اعضای گروه تولید فیلم آن را خوانده بودند. در واقع از میان ششصد نفری که در تولید دونکرک مشارکت  داشته‌اند، فقط حدود بیست نفر از سازندگان این درام جنگی اجازه‌ی خواندن فیلم‌نامه را به دست آوردند که شامل مدیر فیلم‌ّبرداری، طراح صحنه، دستیار اول کارگردان و متصدی وسایل صحنه می‌شدند.
استفن کرِسِند کارگردان هنری دونکرک که شش هفته پس از آغاز فیلم‌برداری، یک بار فرصت  خواندنش را به دست آورد، در این باره می‌گوید: «خیلی با حدس و گمان کار می‌کردیم و این فیلم واقعاً با تمام پروژه‌های دیگری تفاوت داشت که در آن‌ها کار کرده بودم؛ چون همیشه اول فیلم‌نامه را به شما می‌دهند.» او که فیلم‌هایی مثل مسابقه‌های هانگر، هوگوی مارتین اسکورسیزی و تریلر حالا مرا می‌بینی را در کارنامه دارد، در ادامه افزود که کار کردن بدون فیلم‌نامه باعث نشد دونکرک چالش‌انگیزتر از دیگر پروژه‌هایش شود: «کارمان سخت‌تر نبود، فقط  شیوه‌ی متفاوتی داشت. باید به شیوه‌ی جدیدی از دیدن و ترسیم فیلم خو می‌گرفتیم.» اما این سؤال مطرح می‌شود که کرسند چه‌طور متوجه شد نولان چه شکل‌وشمایلی را برای فیلمش در نظر داشته است؟ «شما واقعاً باید به کسانی اعتماد کنید که با آن‌ها کار می‌کنید، از جمله ناظر کارگردان هنری و طراح صحنه. از این رو وقتی فرصت خواندن فیلم‌نامه را به دست می‌آورید، می‌دانید که واقعاً خوش‌شانس هستید و حالا باید بدون این‌که چیزی را فراموش کنید، همه چیز را به گروه‌تان توضیح بدهید.»
البته گرایش نولان به رازداری در زمان تولید دونکرک از فیلم‌نامه فراتر رفت. سر صحنه تقریباً هیچ‌کس تصویری از آن‌چه گرفته می‌شد نمی‌دید چون کارگردان صفحه‌ی نمایشگری نداشت بجز یک دستگاه بی‌سیم کوچک آتن‌دار، که آن را هم برای خودش نگه داشته بود! آکتِیویو تَپیا، مسئول اصلی لباس‌ها در سر صحنه، می‌گوید: «این دستگاه مثل رادیویی از دهه‌ی ۱۹۸۰۰ بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۶

بیش و پیش از تهاجم به خاک، این فرهنگ افغانستان بود که پس از 11 سپتامبر مورد هجوم چند ملیتی قرار گرفت. فرهنگی که ریشه در تاریخ چند هزار ساله از نظر ملی و قرن های متمادی حضور درخشان تمدن اسلامی در این سرزمین دارد. در این سال ها افغانی ها همانگونه که در مقابل ارتش سرخ شوروی سلحضورانه ایستادند، نشانه هایی از مقاومت در برابر این تهاجم فرهنگی را نیز نشان می دهند. این فیلم روایتی است از پیشینه و حل فعلی این مقاومت فرهنگی.

«افغانستان من» ( My Afghanistan) عنوان مستندی به تهیه کنندگی سلیم غفوری است که نگاهی به پیشینه تاریخی و وضعیت فرهنگی و اجتماعی کشور افغانستان در دوران پس از طالبان دارد.

این مستند به تهیه کنندگی سلیم غفوری و کارگردانی محمدمهدی خالقی محصول سال 2013 مرکز فرهنگی میثاق است و سعی دارد اطلاعاتی از وضعیت کنونی افغانستان (دوره بعد از طالبان) را در لایه های مختلف جامعه به تصویر بکشد.

مستند «افغانستان من» با نیم نگاهی به تاریخ چند دهه قبل این کشور، سری به شهرهایی همچون بلخ، هرات، کابل و مزار شریف می زند تا هم از پیشینه تاریخی و باشکوه آنها بگوید و هم از وضعیت کنونی آن که بیشتر تحت تاثیر جنگ های پی در پی بوده اطلاعاتی به مخاطب ارایه دهد.

از جمله مواردی که در این مستند به آن پرداخته خواهد شد می توان به پیشینه تاریخی افغانستان و معرفی برخی از مشاهیر آن، زبان فارسی، مشکلات مردم به علت جنگ های مختلف، طالبان، حمله آمریکا بعد از یازده سپتامبر، شکنجه برخی از شهروندان بی گناه افغان در زندان های بگرام و گوانتانامو، وضعیت آموزش و مدارس و دانشگاه ها اشاره کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۲:۵۴

شرکت آمریکائی و صهیونیستی «بلک واتر» برای نخستین بار به صراحت،تمایل خود را برای دستیابی به منابع معدنی افغانستان اعلام کرد.

" اریک پرنیس" مدیر شرکت آمریکائی - صهیونیستی «بلک واتر»  قصد دارد با فرسایشی شدن جنگ افغانستان، از این طریق به منابع نادر معدنی افغانستان که بیش از ۳ هزار میلیارد دلار ارزش دارد، دست پیدا کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۶ ، ۱۱:۱۳

شعار فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» اولین ساخته منیر قیدی به تهیه‌کنندگی سعید ملکان و مشارکت بنیاد سینمایی فارابی در آستانه اکران عمومی این فیلم رونمایی شد.
به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی به نقل از خبرگزاری ایسنا، «ویلایی‌ها را با خانواده ببینیم» شعار فیلمی است که در سی‌وپنجمین جشنواره فجر مورد توجه مخاطبین و منتقدین قرار گرفت. هدف عوامل این اثر برای انتخاب شعار فیلم دعوت از خانواده‌های ایرانی است که آشتی دوباره‌ای با سینما کنند و این‌بار همه اعضا خانواده که قطعا از نسل‌های مختلف هستند بتوانند به دیدن اثری بنشینند که بخش مهمی از تاریخ این کشور و رشادت‌های زنان سرزمین ایران در حساس‌ترین برهه تاریخی به تصویر کشیده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۱۷

 

 فیلم سینمایی"ملکه" به کارگردانی محمد علی باشه آهنگر، یک فیلم جنگی با نگاه ضد جنگ محصول 1390 سینمای ایران است و داستان دیده بانی را روایت می کند که در پالایشگاه نفت آبادان مشغول خدمت است.

محمدرضا گوهری نویسندگی این فیلم سینمایی را برعهده داشته و مصطفی زمانی، میلاد کی مرام، همایون ارشادی، مجتبی اسودیان، مالک سراج، مهدی سلطانی و حمید آذرنگ در این فیلم حضور دارند. همچنین حسین علیزاده ساخت موسیقی و علیرضا زرین دست فیلمبرداری این فیلم سینمایی را برعهده داشته اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۰۹:۱۶

خلاصه فیلم:

سال ۱۳۶۷، آخرین روزهای جنگ تحمیلی. در یک بیمارستان صحرایی نزدیک خط مقدم جبهه، دکتر امیرعلی علوی که سرپرستی بیمارستان را به عهده دارد با تمام تخصص و علاقه و توانش به مداوای مجروحان جنگ مشغول است و همسرش لیلا نیز که پرستار و دستیارش است با او کار می کند. دکتر جوانی به نام سامان امینی از مرکز برای خدمت در این بیمارستان اعزام می شود اما او که آدمی ترسو و بی اعتقاد است و به اجبار به این مأموریت آمده، از همان ابتدا با دکتر علوی و همسرش و سیما پرستار وظیفه شناس بیمارستان درگیری دارد. با این حال مدت زیادی نمی گذرد که با پذیرفته شدن قطع نامه ۵۹۸ به نظر می رسد جنگ به پایان رسیده اما ساعتی پس از اعلام پذیرفتن قطع نامه عراقی ها با بمب افکن و هلی کوپتر و تانک و نیروی پیاده حمله سخت و مرگ باری را آغاز می کنند و این بیمارستان نیز در سر راه آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۰

الفت چشم انتظار پسرش است که خبر خوبی از راه می‌رسد اما امتحان بزرگی در راه است ...

واکنش ها نسبت به فیلم «شیار 143»:

رهبر معظم انقلاب: فیلم خیلی خوبی بود هم از لحاظ داستان که یکی از کمبودهای اکنون سینماست و هم پیچ داستانی خوبی داشت که خوب هم باز می‌شود؛ هم از لحاظ کارگردانی و هم از لحاظ بازی سنگ تمام گذاشته شده، از لحاظ محتوا این فیلم ارزشی بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۴:۳۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۴۷

دستیار استنلی کوبریک در فیلم «غلاف تمام فلزی» می گوید به جای رفتن به ویتنام برای فیلمبرداری این پروژه مربوط به جنگ ویتنام، دست اندرکاران فیلم به کارخانه تولید گاز بِکتون در لندن رفتند.
به گزارش بانی فیلم به نقل از گاردین، در ادامه صحبت های یکی از ستاره ها و همچنین مسئول انتخاب بازیگر و دستیار کارگردان در فیلم محبوب «غلاف تمام فلزی» را می خوانید که در سال ۱۹۸۷ با بودجه‌ای ۱۷ میلیون دلاری توسط استنلی کوبریک ساخته شد.
متیو مودین که نقش سرجوخه جی تی دیویس ملقب به «جوکر» را بازی کرد
من فیلمنامه این پروژه را از طریق پست در نیویورک با نامه ای دریافت کردم که در آن استنلی خودش را معرفی کرده بود: «سلام، اسمم استنلی کوبریک است. فیلمی دارم می سازم درباره جنگ ویتنام و امیدوارم بازی کردن در آن را در نظر بگیری.» نگفت می خواهد من را برای نقش سرجوخه جوکر انتخاب کند و درست پیش از آن فیلمی به نام «بِردی» را به پایان رسانده بودم. بنابراین وقتی فیلمنامه را خواندم، با خودم فکر کردم که شاید می خواهد برای نقش سرجوخه پایل تست بدهم چون شخصیتش شکننده است. اما هرگز مطمئن نبودم چون استنلی نگفته بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۴۱